روایت داستان بازی Devil May Cry 5

قطعا سری بازی Devil May Cry ( به فارسی : شیطان هم میگرید ) جز بهترین عناوین سبک هک اند اسلش بوده اند و از این سری همواره میتوان به عنوان پایه های این سبک یاد کرد ، به همین جهت تصمیم گرفتیم که مقاله ای راجب قسمت پنجم این سری بنویسیم .
در این مقاله سعی داریم به بررسی و تحلیل داستان بازی Devil May Cry 5 بپردازیم و اینکه چگونه قسمت پنجم از سری بازی DMC میتواند به یکی از بهترین عناوین سبک hack and slash تبدیل شود .
Devil May Cry 5 یک بازی اکشن و ماجراجویی hack and slash میباشد که توسط کپکام ساخته و انتشار یافت .
این نسخه در واقع ششمین قسمت از سری بازی DMC میباشد ( اگر ریبوت dmc devil may cry هم جز این سری حساب کنید ) اما از آنجایی که ادامه دهنده داستان اصلی این سری میباشد به عنوان قسمت پنجم این فرانچایز معرفی شد .
این بازی در تاریخ ۸ March سال ۲۰۱۹ برای کنسول های نسل هشتم و رایانه های شخصی عرضه شد و هم اکنون میتوانید آن را تجربه کنید .
وقایع بازی Devil May Cry 5 پنج سال بعد از اتفاقات قسمت چهارم رخ میدهد و داستان سه جنگجو به نام های دانته (Dante) و نرو (Nero) و وی (V) را روایت میکند که قرار است شیطانی قدرتمند به نام Urizen را قبل از اینکه دنیا را نابود کند از بین ببرند .
از بین سه شخصیت اصلی ما قبلتر با نرو و دانته آشنا شده بودیم اما وی که به تازگی در این قسمت معرفی شد شخصیتی مرموز دارد که با پیشبرد بازی با هویت او آشنا خواهید شد .
اگر تا به حال هیچ یک از بازی های این فرانچایز را بازی نکردید بهتر است بدانید که وقایع داستانی این سری به این ترتیب میباشد ( توجه کنید که dmc devil may cry در لیست نیست چون به عنوان یک ریبوت برای این سری محسوب میشود و داستان کاملا متفاوتی دارد ) :
Devil May Cry 3
Devil May Cry
Devil May Cry: The Animated Series
Devil May Cry 2
Devil May Cry 4
Devil May Cry 5
***توجه کنید که ادامه این مقاله حاوی اسپول بخش داستانی بازی میشود***
پیش از اینکه به بررسی داستان بازی بپردازیم ابتدا لازم است که به معروفی کوتاهی از شخصیت V بپردازیم .
معرفی شخصیت V
نام :
V
گونه :
انسان
وضعیت :
غیر فعال ( به Urizen پیوست )
دوستان :
Vergil ( بعد اصلی )
Urizen ( بعد شیطانی )
صحبت وی با دانته در اولین ملاقاتشان
وی ( V ) به عنوان یکی از کاراکتر های اصلی و سومین شخصیت قابل بازی Devil May Cry 5 معرفی شد .
او یک انسان است که از طریق جادوگری میتواند شیاطین خود (که به عنوان سلاح از آنها در مبارزات استفاده میکند) را کنترل کند .
وی بر خلاف دانته و نرو از قدرت کمتری برخوردار است و برای همین در مبارزات از شیاطین خود به نام های Griffon و Shadow و Nightmare استفاده میکند .
در طول وقایع بازی وی خود را به عنوان مشتری دانته معرفی میکند و از دانته میخواهد تا Urizen را نابود کند در ادامه معلوم خواهد شد که وی در حقیقت بعد انسانی ورجیل بوده و استفاده از نام وی در واقع به معنای همان Vergil بوده است .
داستان بازی :
بازی در تاریخ ۱۶ MAY و در شهر Red Grave آغاز میشود جایی که نرو ( nero ) یک دست ، شیطانی به نام Urizen را پیدا میکند که درختی به اسم Qliphoth را به وجود آورده و این درخت از خون انسان ها رشد میکند . دانته و همکارانش ( لیدی و تریش ) که قبلتر از نرو آنجا بودند در مبارزه با Urizen شکست خورده اند و در این لحظه این نرو یک دست است که باید در مبارزه با این شیطان پیروز شود ( نگفته نماند که اگر در این مبارزه بسیار سخت و دشوار بتوانید اوریزن را شکست دهید بازی به اتمام میرسد ! ) اما از آنجایی که نرو یک دست بیشتر ندارد و توانایی لازم برای مقابله با او را ندارد در این مبارزه شکست میخورد اما اینبار دانته از جا برخواسته و با تغییر ظاهر خود به نسخه قدرتمندترش به مبارزه با اوریزن میرود در همین لحظه V از راه میرسد و نرو را متقاعد میکند که او هنوز توانایی مقابله کردن با اوریزن در نهایت نرو و V از آنجا فرار میکنند ، اما دانته شمشیرش میشکند ( در مراحل جلوتر بازی فلش بکی به تاریخ ۱۶ MAY میزند و نشان میدهد که دانته چگونه توانست جان سالم به در ببرد و تسخیر اوریزن نشود که در واقع تریش با پرتاب کردن شمشیر اسپاردا برای دانته و حمله دوباره دانته به اوریزن که در نهایت اوریزن با یک دست او را به هوا پرتاب کرد و همین باعث شد تا دانته یک ماه به کما برود ) و تریش و لیدی تسخیر اوریزن میشود .
در اینجاست که بازی ما را به یک ماه بعد یعنی ۱۵ JUNE میبرد جایی که باز هم نرو به شهر Red Grave باز میگردد اما اینبار قضیه کاملا فرق میکند ، اینبار نرو با متصل کردن یک دست مصنوعی به نام devil breaker و یک دوست به نام نیکو ( زنی که دست مصنوعی devil breaker برای نرو طراحی کرده ) بازگشسته تا شیاطین Red Grave را نابود کند .
در ادامه بازی فلش بکی به ۲ ماه قبل میزند و نرو را نشان میدهد که درحال تعمیر ماشین میباشد که ناگهان مردی غریبه با صورتی پوشیده از راه میرسد و دست نرو را از جا میکند و آن را تبدیل به شمشیر یاماتو میکند .
بازی دوباره به زمان حال برمیگردد و نرو تلاش میکند تا وی را پیدا کند و با او صحبت کند . وقتی که این دو با یکدیگر ملاقات میکنند وی که نرو میگوید که درخت Qliphoth توانایی به وجود آودن میوه ای را دارد که هر فردی که آن را بخورد میتواند بر جهان مردگان حکم فرمایی کند و برای همین مجبور میشوند که به جست و جوی ریشه های این درخت بپردازند که آن ها را نابود کنند .
در ادامه راه نرو با نسخه تسخیر شده لیدی به مبارزه میپردازد و او را از بند تسخیر نجات میدهد و وی هم به دنبال یافت شمشیر اسپاردا میرود .
در بقیه راه نرو و وی با شیاطین زیادی روبه رو میشوند و با نابود کردن آنها کم کم ریشه های درخت Qliphoth از بین میبرند .
نرو تصمیم میگرد که خودش تنهایی به مبارزه با Urizen برود و آن را نابود کند که در نهایت فقط میتواند یک خراش رو دست آن شیطان ایجاد کند و همین موجب خشمگین شدن او میشود اما در همین لحظه است که دانته قدرتمندتر از همیشه بر میگردد !( این لحظه را به خوبی بیاد بسپارید هنوز با آن کار داریم )
در اینجا بازی دوباره فلش بکی به قدیم میزند ، اینبار به چندین هفته قبل یعنی به تاریخ ۳ MAY بر میگردد جایی که V به عنوان یک مشتری برای اولین بار با دانته ملاقات میکند .
دانته : خوب اسم تو چیه ؟
وی : من اسمی ندارم و فقط دو روز سن دارم….. شوخی کردم ! تو میتونی منو V صدا بزنی
در ادامه دانته از وی میپرسد که کار او چیست و وی به دانته میگوید که یک شیطان قدرتمند بزودی بر میخیزد و برای همین از او طلب کمک دارد .
در اینجاست که بازی دقیقا به لحظاتی قبلتر از رویارویی نرو و اوریزن برمیگردد و نشان میدهد که وی چگونه شمشیر اسپاردا را به دست می آورد و با آن دانته را از کما خارج میکند .
دانته در ادامه راه با نسخه تسخیر شده تریش رو به رو میشود در نهایت موفق به آزاد کردن تریش میشود ،وقتی تریش به هوش می آید به وی میگوید که میداند که اوریزن یک هیولا نیست زیرا خود تریش هم از دنیا مردگان است در اینجاست که وی داستان خود را برای تریش تعریف میکند و میگوید که او در واقع بعد انسانی ورجیل است و زمانی که بدن ورجیل بسیار ضعیف شده بود ، ورجیل با قربانی کردن خود در واقع باعث آزاد کردن بعد انسانی خود میشود و خودش تبدیل به یک شیطان واقعی به نام اوریزن میشود .
در ادامه دانته با برگشتن به خانه خود و فرو کردن شمشیر اسپاردا در شکمش باعث میشود قدرتمند شود و در همین جا است که بازی به زمان حال اصلی خود برمیگردد یعنی همان جایی که نرو تصمیم گرفته به مبارزه با اوریزن برود .
دانته و اوریزن در آن لحظه به مبارزه سختی با یکدیگر میپردازند که در نهایت اوریزن با غیب کردن خود به بالای درخت Qliphoth میرود .
در ادامه راه هر سه قهرمان اصلی بازی تلاش میکنند تا با کشتن شیاطین راه خود را برای رسیدن به بالای درخت باز کنند .
دانته با رسیدن به بالا درخت Qliphoth با اوریزن رو به رو میشود و اینبار اوریزن با خوردن میوه Qliphoth قدرتمند میشود اما در نهایت دانته او را شکست میدهد .
زمانی که دانته میخواهد اوریزن را نابود کند وی به او میگوید که بگذار من اینکار را انجام دهم در اینجاست که وی با اوریزن یکی میشود و در نهایت ورجیل قدرتمند به وجود می آید !
در ادامه ماجرا دانته با ورجیل درگیر میشود که البته مبارزه آنها نتیجه ای نمیدهد و نرو به دانته میگوید که اگر او برادر توست پس چه اتفاقی برای وی افتاد و دانته میگوید که او به خودش برگشت .
دانته از نرو میخواهد که دیگر به خانه برگردد و پیگیر این ماجرا نباشد چون این دیگر جنگ او نیست اما نرو به شدت مخالفت میکند و میگوید که من دستم را بخاطر او از دست دادم اما دانته بار هم مخالفت میکند اما در نهایت مجبور میشود که مسئله را برای نرو روشن کند که ورجیل در واقع پدر نرو است و دانته نمیخواهد که نرو پدر خودش را بکشد .
دانته در ادامه راه خود را پیش میگیرد و در این راه با شیاطین وی یعنی همان Griffon و Shadow و Nightmare رو به رو میشود و مجبور میشود که آنها را نابود کند .
دانته دوباره با ورجیل رو در رو میشود و در اینجا یکی از بهترین مبارزات بازی رقم میخورد و دانته به او میگوید که نرو پسر اوست اما ورجیل به این موضوع اهمیتی نمیدهد و فقط میخواهد به مبارزه با دانته ادامه دهد .
نرو که نمیخواهد و پدر و عمویش یکدیگر را بکشند سعی میکند که جلوی آن دو را بگیرد که در همین لحظه دست واقعی او به وجود می آید و قدرت واقعی او پدیدار میشود .
نرو موفق میشود که مبارزه آن دو نفر را متوقف کند اما ورجیل خواهان مبارزه با نرو است که در نهایت در مبارزه با نرو شکست میخورد .
ورجیل تصمیم میگیرد تا به دانته برای نابود کردن ریشه های Qliphoth ملحق شود اما برای این کار آنها باید به دنیا مردگان بروند اما نرو به آنها میگوید که اگر آنها این کار را انجام دهند دیگر نمی توانند برگردند ، نرو تلاش میکند تا آنها از انجام دادن این کار منصرف کند که در نهایت یه مشت از دو برادر میخورد ! اما ورجیل کتاب V را به نرو میدهد و به او میگوید که آن را نگه دارد تا روزی که دوباره بر میگردد .
در پایان ، بازی نرو را نشان میدهد که دیگر درحال خروج از Red Grave است تا به خانه برگردد که باز هم با دسته ای از شیاطین برخورد میکند در همین حین که مشغول نابود کردن آنها است درخت Qliphoth هم سقوط میکند و نرو میگوید به گمونم این آخرش هست .
بازی در سکانسی دیگر دو برادر را نشان میدهد که در دنیا مردگان مشغول مبارزه کردن با شیاطین هستند در سکانسی دیگر چند هفته بعد را به نمایش در می آورد که در آنجا تریش و لیدی در دفتر دانته حضور دارند و جای او استخدام شده اند و اینبار آنها ماموریت شکار شیاطین را انجام میدهند .
نویــــــسنده :
Mojtaba 24